Bilim - Sərvət - Azadlıq
آگاهي - ثروت - آزادي
آگاهي - اگر واقعي باشد - براي تو آزادي مي آورد؛
آگاهي تو را از بند توهّمات ذهني ، تعصبات برگرفته از محيط ، عقده هاي پيدا و پنهان اجتماع پيرامونيت آزاد ميكند . تو را بر مرتبه اي مينشاند كه همچون ناظري به تحليل روابط بنشيني. آگاهي افقهاي جديد از فهم و ادراك را بر چشمانت خواهد گشود. هر چه آگاهتر شوي، آزادتر خواهي شد. اين " شدن " را به تاخير منداز.
آگاهي ، در" تنهايي" و " سكوت" به بلوغ ميرسد.
ثروت نيز آزادي مي آورد؛ ثروت براي تو آزادي از " مكان " و آزادي از " زمان" مي آورد. ثروت هر چه بيشتر ، تو مرزها را آسانتر و سريعتر طي خواهي كرد. ثروت ، گذر از اقيانوسها را براي تو ميسور ميكند و كره ي خاكي در زير پايت كوچك مينمايد. با ثروت ، در هر مكاني كه اراده كني ، ميماني و هر " مكاني" از آن توست.
ثروت ، آزادي از قيد " زمان " را نيز برايت ارمغان مياورد. ثروت ، مديريت زمانت را به تو ميسپارد؛ اكنون "زمان" در دستان توست و - هر چند لاجرم چون اسبي به پيش تازنده است - تو بر آن لگام ميزني و از او سواري ميگيري. ثروت ، زمان محدود و گرانبها را در اختيار تو ميگذارد. ثروت ، زمان را براي تو " آزاد" ميكند. تا از آن به بهترين وجه - و نه صرفا براي دغدغه ي نان - بهره بري.
جسم سليمي كه آگاهي و ثروت را توأمان دارد ، دو شاهبال نيرومند دارد كه ميتواند به مدد ايشان ، " آزادي " را هم خود تجربه كند و هم براي " ملّتش" سوغات آرد.
يازي سونو ( پي نويس سابق!) : اين بود انشاي من با موضوع : علم بهتر است يا ثروت!
ي.س. ( پ.ن. سابق!) 2 : مرجع ضمير " تو " در اينجا ، " من " نيز هست.
بؤلوم : Tarix یازار : اردوغان 11 باخیش